با مهربانی می گفت : اگر او بد است تو خوب باش از خوب بودن ضرر نمی کنید زن و مرد کنید زندگی را بچرخانید ، کار یاد بگیرید ، تا بتوانید ایراد کار دیگران را بگیرید ، اگر مادری از دوری بچه اش ناراحت بود ، او می گفت بچه ات را تنگدلت نگه دار ، اگر می خواهی به جایی نرسد . اگر همسایه ای میامد خونه و با مادر کار داشت فورا لباس می پوشید و می رفت بیر ون و اگر اعتراضی می کردند میگفت شاید خانمها خواسته باشند با هم شوخی کنند و یا درد دل محرمانه داشته یاشند ، او دیگر در
↧