روستای ما یواش ، یواش بزرگ شد ، پر از خانه هایی با شیروانی های رنگارنگ ، و از بالا گردنه روستای بدون درخت ولی با ، خانه های شیروانی رنگارنگ را می دیدی ، روستا همه چیز داشت !! جاده اسفالته ، آب بهداستی ، گاز ، برق، قدم به قدم سوپر مارکت پر از چپس و پفک ، داشت ، بنگاه معاملات ملکی ، روستایی که شما همه را می شناختی الان به تعداد انگشتان یک دست هم کسی را نمی شناسی ، افسوس ، و صد افسوس وقتی قدم به روستا می گذاری سگ هایی که نای بلند شدن از زمین را ندارند ما
↧