هم جا در سکوت پنجره را باز کردم گفتم شاید برف در سکوت بارید اما برفی درکف خیابان نیست ، اسفالت خیابان از باران روز قبل تمیز و خط سفید وسط خیابان می درخشید و هیچ ماشینی عبور نمی کند ، صدای پایی را شنیدم دیدم سربازی به سرعت می رود تا به موقع به محل کار خود برسد . اینحا بود که این جمله به یادم آمد ، آنها می روند و می دوند تا شهر سکوتی ایمن داشته باشد . سلامت به آغوش خانواده خود برگردی ، سر بازهایمان اولین کسانی هستند که قدم هایشان را در خیابان می گذارند .
↧