زنگ در به صدا در امد دیدم آقایی با یک گلدان پر از گلهای سفید پشت در ایستاده فکر کردم اشتباهی زنگ ما را زده ازش سوال کردم با چه کسی کار دارید او گفت :با خود شما.
مانتو آبی رنگم را پوشیدم و یک روسری سفید و ابی سرکردم و با دم پایی ابی خود از اتاق خارج شدم
در این مدت زمانی که در آسانسور بودم به گلدان گل فکر می کردم
به کنار در رسیدم او گلدان گل را به من هدیه دا د عطر گلهای یاس سفید تمام فضا را پر کرده بود وارد اتاق شدم روی میز قرار دادم . بر روی کارتی که روی گلدان بود چنین نوشته شده بود
تقدیم بدوستم امیدوارم از این گلدان خوب نگهداری کنی من امروز دوتا گلدان خریده ام یکی برای شما و یکی برای خودم
گلدان زیبا را کنار دیگر گلدان هایم در بالکن خانه قرار دادم وبه گلهای پر از عطرش خیره شدم
هر روز هنگام نماز صبح یکی از گلهایش را جدا می کنم و در جا نمازم می گذارم و بعد نمازم را شروع می کنم
دوست عزیزم بدان که این گلدان یکی از زیباتر ین گلدان های من است
به این امید هستم که هر وقت همدیگر را دیدیم یک دست بند از گلهای گلدانمان در دستمان باشد
به امید آن روز