یکی بود یکی نبود های زندگی امروز برویم به خونه آجر بهمنی قرمز رنگ ، و سر بزنم به گوشه ، گوشه اون خونه زندگی ها نیمی نفتی و نیمی ذغالی شده بود و یواش ،یواش وسایل خونه تعییر کرد ، که حالا به نفت بیشتری در خانه نیاز داشتیم ، وسایل نفتی کنار هم قرار گرفتند که هر کدام برای خدمت رسانی به صاحب خانه نیاز به نفت داشتند تا خودی نشان بدهند که ما آمده ایم ، القصه وسایلی که تشنه نفت بودند عبارت بود از : چراغ گرد سوز ( برای روشنایی) که اولین بود ، سمارور نفتی ، چراغ
↧