پدر هیچ گاه از سختی کار صحبت نمی کرد اوبسیار محکم و پر از آرامش ،بود. با اندک وقت آزادی، که در منزل داشت به درس ما کمک می کرد . پدر یک کتاب جیبی کوچک ریاضی به نام نسترن با جلد سبز رنگ ، داشت که می گفت: معلمش به او هدیه داده است . ویژگی این کتاب این بود که در آخر هرمسئله یک عدد نوشته بود ، که باید مسئله را حل می کردی تا به این عدد می رسیدی ، ( قابل توجه معلمین طراح ) او مسئله را می خواند و می گفت حل کنید ، یکی از ان مسئله ها این بود .
↧