آن قدیما فصل های سال کار خودشون را انجام می دادند ، دنبال ابر در آسمون در فصل زمستون نبودیم . بلکه دنبال خورشید بودیم ببینیم می تونیم لباس شستشو کنیم ، هر سال حوض خونه در اثر شدت یخبندون می شکست ، ( ترک می خورد) بابا یک چوب قطور ( به قطر تیر های چراغ برق سابق که چوبی بود ) می انداخت داخل حوض که یخ به چوب فشار بیاره و دیوار حوض که از جنس سیمان بود ترک بر نداره ، اما روز جمعه مادر باید تمام روپوش ها را می شست و تا شب خشک می کرد و اطو ( اتو ) کشیده صبح شنبه
↧