Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

اب حوضی

$
0
0
اب حوضیه    اب حوضی 

اب حوض خالی می کنیم    فرش می تکونیم      حیاط جارو می کنیم     اب حوضیه  اب  حوضی 

این  صدای اشنایی بو دکه قبل از عید در هر کوچه ای شنیده می شد  اب حوضیه  اب حوضی 

در هر حیاطی حوضی داشت  که همه کار های روزه مره درون حوض انجام می شد که یکی از کاری سخت خالی کردن آب حوض بود  که با پایان یافتن خونه تکونی باید حوض را هم تمیز می کردی  

فر یاد این مردان شریف در کوچه ها می پیچید و مردم انها را به منزل خود دعوت می کردند برای کار های سخت 

تمام سرمایه او یک سطل حلب بی  با دسته ای سیمی بود که خودشون درست می کردند 

او وارد حیاط شد قبل از هر کاری چکمه پلاستیکی خودش را به پا کرد و مشغول کار شد اول با اب حوض حیاط را شست و بعد با صابون شروع کرد به شستن فرش 

وبعد تا انجاکه می شد اب حوض را با سطلش خالی کرد و با یک حرکت خودش را به داخل حوض که تا نیمه  آب داشت پرتاب کرد و شروع کرد به خالی کردن حوض 

ما هم دور حوض نشسته بودیم و اورا تما شا می کردیم 

اب حوض به انتها رسید او با دستانش لجن های کف حوض را می جورید و داخل سطلش می ریخت بالاخره یک سکه پنج ریالی  سیاه شده از توی لجن ها نصیبش شد  حوض را تمیز کرد و از حوض بیرون امد 

یک چای داغ از دست مادر گرفت و نوش جان کرد و  مادر مزدش را به او داد واو خدا را شکر کرد و سطلش را بر داشت و به خانه همسایه بغلی کرد تا آب حوض خانه بغلی را خالی کند .

وقتی او شب به خانه اش می رفت علاوه بر اینکه چند تا نان خریده بود  یک جعبه شیرینی هم در دستش بود 

اخه چند ساعتی مانده بود به سال تحویل 

اب حوضیه   اب حوضی    حیاط جارو می کنیم     اب حوض خالی می کنیم  فرش می تکونیم    فرش می شوریم   اب حوضیه     اب حوضی

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>