راس ساعت یک ربع به ساعت ۱ بعداز ظهر زنگ آپارتمان نواخته شد ، گوشی آیفون را برداشتم. اما کسی در تصویر نبود ، اما طبقات دیگر هم یک صدا می گفتند ، آلو بفرمایید ، روز بعد باز همان ساعت، زنگ ها نواخته می شد ، بازم کسی را ندیدیم . چندین روز این اتفاق افتاد . چون ساعت مشخص داشت همسر رفت کوچه و گوشه ای ایستاد دید راس همان ساعت پسرک کولی بر دوش زنگها را زد و فرار کرد ، همسر به آپارتمان برگشت و گفت ،یک بسر بچه مدرسه ای بود فقط نگرانم که وقتی با شتاب فرار می کند وارد
↧