هما امروز هم در خانه می ماند ، و پیاده روی نمی رود ، و منتظر باز شدن گلهای یخ هستم ، که برام پر از خاطره شیرین است . روزهای برفی. وقتی در دانشگاه قدم می زدیم ، گل یخ را از بوی آن متوجه می شدیم که باز شده . (اولین مرتبه در آنجا دیدم ) نا گفته نماند گل فروشی ها در دهه ۵۰ زمستان گل یخ می فروختند . البته باید یک روزی بروم سراغون. ( گل یخ ) اما گلهای یخ پارک ما غنچه کرده منتظر یک سرماست که باز شود ، خدایا ما که هوای پاک را نابود کردیم ، و قاتل خودمان را در بغل
↧