Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1873

اتوبوس دو طبفه و نون

$
0
0
داستان این طور آغاز شد با فرزند بزرگم که فقط 2 سال داشت سوار اتوبوس دو طبقه شدیم ، یک ایستگاه که رفتیم خانمی با یک بغل نون سوار اتوبوس شد فرزندم نون می خواست و شروع به گریه کرد ، من هم خیلی جوان بودم خجالت کشیدم که لقه ای نان برای او بگیرم ، ایستگاه بعدی از اتوبوس پیاده شدم و برای او نان خریدم و با اتوبوس بعدی ادامه مسیر دادم ، دیروز با بقچه ای نون سنگک وارد کوچه شدم ، دیدم یک کودک تقریبا سه ساله با مردی جوان از کوچه عبور می کنند ، به آن مرد نان تعارف کردم

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1873

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>