دست بقچه ام را باز کردم پر از پارچه ها ی رنگارنگ
تمام تکه پارچه ها یاد اور روزهای به یاد ماندی و زیباست.
پارچه هارا از بقچه بیرون اوردم، و شروع کردم به برش دادن و انهار ا مرتب درکنار هم قرار دادم و دوختم ، حالا می بینم وقتی خورده پارچه ها با هم و در کنار هم قرار گرفتن چقدر با هم مهربون و زیبا هستن ،
بیاییم با هماهنگی رنگها ، زیبا و اراسته مثل چله تکه من در کنار هم باشیم .الان یک چهل تکه بزرگ و کار بردی دارم .