ما در خانه می مانیم .
این روز هایادم به زمان موشک باران افتاده جنگی که به ما تحمیل شده بود بماند همه این را می دانیم .وقتی که از رسانه می شنوم در خانه بمانید تا این ویروس کرونا نابود شود به یاد آژیر خطر می افتم که از رادیو شنیده می شد و اعلام وضعیت قرمز می کرد که چقدر دلهره داشتیم .
بچه به بقل تمام پله را طی می کردم تا خودم را به پایین ترین قسمت خونه می رسوندم و محکم فرزندم را به قلبم فشار می دادم و به او نگاه می کردم .
وقتی که الان ترافیک را در جاده ها می بینم غمگین می شوم صدای مردمان ان زمان که از پنجره خانه ها صدا می زدند وضعیت قرمزه چراغ ها را خاموش کنید و اما بسیاری از انها چراغی خاموش نکردند .
انهایی که الان در جاده ها گاز می دهند و سر خوش می روند فرزندان همان هایی هستند که هیچ وقت خطر را حس نکردند و حرف گوش نکردند . چراغی را خاموش نکردند.
ما در خانه می مانیم همانطوریکه که در وضعیت قرمز چراغ های اتاقمان را خاموش کردیم تا وضعیت سفید اعلام می شد.
با خود عهد بسته ام که در خانه بمانم وبه کار های عقب افتاده رسیدگی کنم از جمله چهل تکه دوزی کنم
وسایل کار را به روی میز اوردم و سوزن نخ قیچی و پارچه های زنگارنگ و زیبا را در کنار هم چیدمان کردم و سوزن را به دست گرفتم و با زحمت سوزن نخ کن را به سوزاخ ته سوزن روان کردم نخ رابه دستم گرفتم تا سوزن را نخ کنم ناگهان انگشت دستم را به سمت دهانم بردم تا کمی نخ را فرم بدهم و وارد سوزن کنم ناگهان به فکر فرو رفتم و گفتم ما در وضعیت قرمز هستیم؟ نباید این کار را انجام بدهم دست خود را در دهان ببرم !!!! ازجا بلند شدم و یک کاسه کوچک اب اوردم وانگشت دستم را با اب خیس کردم ونخ را نمناک کردم و نخ را روانه سوزن کردم و انتهای نخ را هم با انگشتان نمناک گره زدم و کار را شروع کردم .
ما در خانه می مانیم تا وضعیت سفید شود .
من در این چهار روز کلی خیاطی کرده ام و روزی یک ساعت هم مطالعه می کنم .
در طول زندگی هیچگاه حوصله ام سر نرفته شاد باشیم و در خانه بمانیم
راستی تا حالا چقدر انگشت دستمان را در دهان کردیم و نخ را نمناک کردیم ؟