وقتی گردوها را جا به جا می کردم که خشک بشه ، صدای زیبایی می داد . تق تق ،خش خش، این دوصدابا هم ترکیب شد و موسیقی خاصی به بگوشم رسید و ارامش بخش بود ، ومرا به یاد این خاطره انداخت . مادرم میگفت: وقتی گردو ها خشک میشد گردو های ریز را مادرم جدا میکرد و انها را مانند تسبیح به نخ میکشید و بالای گهواره نوزاد وصل میکرد که نوزاد داخل گهواره وقتی بیدار میشه با اون گردو ها بازی کنه و از صدایش لذت ببره . سه نسل قبل ، این هم یکی از اسباب بازیهای بچه های پریروز
↧