وقتی دختری به خونه بخت می رفت ، یک ماه بعد تا دو نفر از اقوام بهم می رسیدند ،می پرسیدن عروس فلانی حامله است ؟ اکر جواب منفی بود می گفتند لابد این نزابزا گرفته ( نزابزا = نازا ) ، خلاصه چهار ماه که از ، ازدواج عروس می گذشت آثار حاملگی در عروس خانم ظاهر می شد و همه خیالشان راحت می شد . هنوز بچه اول دوسالش نشده بود دوباره به شکم عروس خانم چشم می دوختند که چرا شکمش بالا نیامده اگر چیزی دستگیرشان نمی شد ، با هم پچ پچ می کردند و می گفتند ، این یکه زا ( فقط یک
↧