بهار چقدر بی صدا آمده ، زمستان و بهار الان کنار هم هستند و حرفهای شنیدنی برای هم دارند ، زمستان به بهار میگه من امسال رو سفید شدم کوه ها رو نگاه کن چقدر برف داره ، بهار جانم به کمکت آمدم که کوها را سبز کنی از آن آبی که درون آن قرار دادم ، وقتی دوستان که از کنارت می گذرند بگویند زمستان خوبی داشتیم که بهار قشنگی داریم ، زمستان داره کلوله پشتی خودش را که پر از تصویر زیبای برف بازی بچه هاست با خود می برد ، زمستان ممنون ما امسال آب داریم ، نان دارم ، میوه داریم
↧