دو روز مانده بود به اول مهر ، باید ۸ دست روپوش می دوختم ، زندگی اجتماعی بود و همه فامیل در یک محله زندگی می کردند و بچه ها تقرببا دو تا دو تا هم سن بودند . آن وقتها کلمه مانتو مد نبود و به لباس مدرسه می گفتیم روپوش ، روپوش ها آعلب به رنگ سرمه ای کمی رو به ابی بود ، ( ابی پر رنگ ) اولین روپوش را بریدم و کوک شل و بعد کوک و بعد هم پرو ، و بعد دوختن ، لباس به سایز ( اندازه ) هر فرد دوخته می شد ، فروشگاهی برای خرید روپوش مدرسه نبود همه دست دوز بود دوختن لباس
↧