دانشکده بابا دانشجوی شبانه داشت ، بابا هم تا ساعت ۷ و نیم دانشکده بود سرویس هم ساعت ۴ کارمندان را به مقصد می رساند برای شبانه ها سرویس بی سرویس !!!!! قسمت ما هم برای دانشجویان شبانه فعالیت می کرد و کار ما هم تا ساعت ۸ و نیم بود ، پدر همیشه مرا همراهی می کرد و شبها ( مخصوصا زمستان ) به اتفاق هم به خونه می رفتیم ، چقدر با صفا بود یادش به خیر اتوبوس های دوطبفه سبز رنگ را میگم ، بابا از درب فنی میاید خیابون ۱۶ آذر و با هم سوار اتوبوس می شدیم ، اتوبوس خلوت ،
↧