با خود گفتم به تنهایی که نمی شود این بازی را انجام بدهم حد اقل بازیکن ها باید دو نفر باسند . گفتم جدولی می کشم به این شکل ستون اول اسم همسایه نام فامیل همسایه شغل همسایه تعداد فرزند ، درجه تحطیلات سن همسایه شماره واحد همسایه نگاهی به جدول ۱۹ خانه ای کردم ، دیدم هیچ کدام را نمی دانم و حتی نتوانستم نصویری از آنها در ذهن داشته باشم ، چند سال قبل زنگ واحد زده شد و خانمی با یک سینی که چندین ظرف شله زرد داخل آن بود ، سلامی کرد و گفت ما تازه امده ایم ،.
↧