داشتم به آیفون تصویری نگاه می کردم به یاد روزگار ی دیگر افتادم. روزی و روزگاری بود . کلون درب حیاط به شدت به صدا در می آمد. از صدای کلون می فهمیدی مرد پشت درب حیاط است یا یک خانم. ( کلون زنانه و مردانه ) وقتی به شدت کلون زده می شد ، مامان می گفت: درب از پاشنه در آمد، تند برید درب را باز کنید . برق آمد، برای درب حیاط را زنگ گذاشتند . وقتی زنگ به صدا در آمد تا پله ها را طی می کردی کلی زمان می برد ( ورزش ) تا درب را باز می کرد ی.(افراد خانواده هر کدام به طرز
↧