امروز صبح زود وقتی روی پل عابر پیاده روبری میدان "قزل "قرار گرفتم چشمم به کوه البرز افتاد .
با خود گفتم ای کوه تو چقدر زیبایی !!!!!
بابرف سفید و رگه های ابی و نورخورشید زیبا تر شده ای!!!! تو را دنیای مجازی نتوانسته است تغییر دهد
ولی ما آدمها با خود چه کرده ایم . و یادم به این شعرافتاد که گاهی ابتدای نامه می نوشیم و گاهی انتهای آن
خوشا روزی که با هم می نشستیم
قلم بر دست و کاغذ می نوشتیم
قلم بشکست و کاغذ برهوا رفت
نمی دانم محبت ها کجا رفت
حالا وقتی کنار هم می نشینم
نگاهمان بر گوشی های همراهمان ..................ولاغیر