Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1870

جاده خالی خانه خالی جوی بدون اب کوه بدون برف ارام حرکت کنیم

$
0
0
نمی دانم چه شده است ؟

 همه جا سکوت 

به سر گردنه رسیدیم و ماشین را به کناری هدایت کردیم و نگاه!!!!! به دنبال درختانی که در این فصل بیشتر از تمامی درختان دیگر دیده می شد  انها را پیدا نکردم  چرا نمی بینم احتمالا دیدکافی ندارم ؟(درختان گردو)

در این چشم انداز خانه هایی با شیروانی های رنگارنگ دیده می شد که بهم چسبیده بودند و هیچ نهال خشکی دور انرا احاطه نکرده بود .

به داخل ماشین بر گشتیم  حرکت !!اما فقط جاده با خط سفیدش ما را هدایت می کرد . 

جاده غمگین و در سکوت بود ماشین هم به ارامی حرکت می کرد که مبادا چرخش به روی خط سفید قرار بگیرد خط ناراحت شود جاده  هم ما را تکان تکان نمی داد 

به روستا رسیدیم درختان "بی برگ "بدون اینکه بادی انها را تکان دهد و یا اینکه برف سفیدی پای درختان باشد چه زندگی غم انگیزی از زمستان خبری نیست کسی را بیل بدست و قبا بر تن نمی بینم اصلا کسی نیست چه خلوت حتما همه در زیر کرسی نشسته اند دارن جوراب می بافند تا حوصله اشان سر نرود و به امید فردایی با برف هستند

خودم را دلداری دادم کوچه ها تمیز بدون اینکه کسی بالا و پایین برود خانه ها یک قفل بزرگ بر در داشتند 

نوری از داخل خانه  ای به بیرون نمی امد گفتم احتمالا نفت چراغها تمام شده !!!!!!!اما تیرهای برق کوچه را دیدم 

کوچه بدون جوی  بدون اب   پس چگونه حوض خانه مان پر اب شود!!!!!

به خود امدم دیدم خیالاتی شدم 

خیابان خالی   کوچه خالی   خانه ها  خالی   جوی بدون اب   خانه بدون چراغ   

نمی دانم به دنبال چه چیز امده بودم 

به ارامستان رفتم و فاتحه ای خواندم  و به سرعت برگشتم 

شهری پر از تنهایی

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1870

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>