Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Browsing all 1870 articles
Browse latest View live

سوغاتی تهران

از من سوال شد سوغاتی تهران چیست ، با خود ببرم ، گفتم ادم ، خندید گفت : آدم گفتم بله درست شنیده اید ، آدم ، دختر های خوب تهرانی را برای پسرت ببر ، و پسر های های تهراتی را برای دخترت ببر ، با این کار لطف...

View Article


چوبکی

امروز صدای چوبکی را در محله می شنوم چوبکیه، چوبکی ،نون خشک بیاره ،چوبک ببر

View Article


من و زنبور

یکی از روزهای گرم تابستان به روستارفتیم آسمان صاف و آفتابی و بسیار زیبا و درخشان بود . به واقعیت آسمان آبی، پی بردم، مدتها بود که فکر می کردم آسمان خاکستری است، اما آن روز آسمان آبی و بی نهایت زیبا بود...

View Article

روپوش مدرسه

رنگ روپوش مدرسه مشکی واز جنس اورمک بود ، روپوش ما بسیار زیبا دوخته شده بود دارای دکمه های سفید و یقه سفید و یک کمر بند سفید بود . تمام شاگرد دبستانی ها لباس یک شکل و یک رنگ داشتند چون یک نوع مدرسه...

View Article

این کیه

رفتم جلوی آینه گفتم این کیه ؟ خودم را نشناختم .

View Article


Article 1

خدایا بازم خودت هوای ما را نگهدار

View Article

تلویزیون رنگی

سالیان خیلی دور که بیشترین خانواده ها تلویزیون سیاه و سفید داشتند ، . پدری یک تلق رنگی جلوی صفحه تلویزیون گدشته بود که بچه ها رنگی ببیند . و باعث اندوه من شده بود . الان که همه چیز رنگی شده ، با دوربین...

View Article

ویروس

حدود دو سال است که به خاطر ویروس کرونا در رنج و عذاب هستیم ،. اما ویروس هایی هستند که خطر ناک تر از این ویروس هستند وباید خیلی قوی باشیم که دچار چنین ویروس هایی نشویم ، ویروس دروغگویی که چقدر خانمان...

View Article


کار سخت

چقدر سخت است انجام کار درستی که دوست نداری انجام بدهی ،

View Article


شوخی های زمانهای دور

جلوی انوبوس دو طبقه می ایستادیم و به راننده می کفتیم آقای راننده، ببخشیده طبقه دوم کجا میره ؟ بعد خنده و راننده هم می خندید . وقتی تاکسی که جلوی پایمان نگه میداشت و می پرسید خانم کجا ؟ می گفتیم آن طرف...

View Article

امید ،

وقتی به مثبت ها فکر می کنیم عصر جمعه در تنهایی زیبا میشود ، امید به دیدار ، در جمعه ها

View Article

شنبه و باران

صبح زیبایه ، امروز با صدای باران از خواب بیدار شدم ، گفته بود شنبه میام ، اما باروم نمی شد . باران زیبا ممنون که آمدی ،

View Article

کار خریدم

اومدم ،من اومدم با چرخ پر کار اومدم سبزی رو چکار کنم چه جوری من پاکش کنم چه جوری من بشورمش چه جوری من خوردش کنم به کجا فرار کنم ،؟از دست و این کمرم ، من برم کار دارم برای چی فریاد کنم پس برم پاکش کنم...

View Article


گول زدن

هیچ وقت بچه ها را گول نزدم . حتی پستانک پلاستیکی هم به آنها ندادم .

View Article

Article 0

دنیا هیچوقت آن طور که انتظارش را دارید نیست .

View Article


Article 2

بیاییم از چیزهایی که داریم لذت ببریم .

View Article

ارزونی مرد

ما با گرونی پیر شدیم ،

View Article


ظروف رها شده یک بار مصرف در طبیعت

آن روزها سفره نان را برای پرندگان توی حیاط خانه تکان می دادند این روزها بشقاب های یک بار مصرف را پر از برنج پخته زعفرانی می کنند و می گذارند سر کوچه برای پرنده ها آن روزها جلوی قصابی ها فقط یک گربه می...

View Article

باران پاییزی

پرده اتاق را کنار زدم ، صبح زود بود ، چراغ های خیابان خاموش بود . نم باران را حس کردم ،نگاه به کوچه می کردم و از بوی باران لذت می بردم هوا کم کم روشن شد ، دیدم خیابان ان قدر تمیز شده که خطهای وسط...

View Article

روشنایی

وقتی همه جا تاریک می شود دلم می پوسد . تاریکی را دوست ندارم ، امروز روز روشنایی است ، بعد از باران ، آسمان آبی و روشن است ، با آمدنت نور آوردی آمدنت زیباست ، روشنایی زیباست ،

View Article
Browsing all 1870 articles
Browse latest View live