همه خوشحال که مشکل مری بر طرف شد و مریض می تواند از دهان غذا میل کند ، و هر دقیقه شکر خدا را بجای می آوریم که این نعمت بزرگ را دو باره به او برگردانده ، در طول این مدت ، تمام کار هایی که برای بیمار انجام شده بود یاد داشت می کردم با تاریخ و روز ، که زمانی که بهبودی حاصل شد تقدیم پزشک کنم ، واما بعد از خوب شدن برای مهر کردن چندین نسخه شاد وخندان به بیمارستانی که اسم آن نقطه ندارد رفتم ، ، ما دیگه سر شناس شده بودیم و همه مرا با انکشت نشان می دادند و کارمرا
↧