کیف دستی ام را برداشتم و از منزل خارج شدم ساعت ۷و نیم صبح را نشان می داد خیلی سریع سوار بر اتوبوس شدم ، اکثر صندلی ها ی اتوبوس خالی بود ، به داروخانه رسیدم و وقتی کار های اولیه انجام شد ساعت دقیقا ۸ و ۷ دقیقه بود .، شماره من برای تحویل دارو ۲۳۳ بود ،. همیشه کتاب کوچکی در کیف داشتم که مطالعه می کردم ، اما متاسفانه کتاب را در منزل جا گذاشته بودم ، به تلویزیون بی صدایی که فقط تصویر نشان می دهد نگاه می کردم و به شماره های روی تابلو ، یک ساعت گذشت که شماره من
↧