Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

چکمه پلاستیکی وسنگ داغ نان سنگک

$
0
0
مادرم ، با ان صدای بلند و رسایش به داداش بزرگه که فقط 8 ساله بود گفت: بدو برو نونوایی سنگکی دو تا نون بخر، و برقی بیا داداش بزرگه ، چکمه سبز رنگ نو و زیبایش را که تازه پدر خریده بود، پوشید و مثل برق دوید و رفت او نان را گرفت و مشغول جدا کردن سنگ از نان شد که ناگهان یکی از سنگهای بد جنس، که نمی خواست از نان جدا شود افتاد داخل چکمه داداش ،و او با تلاش چکمه را از پا بیرون آورد و سنگ را بیرون انداخت ، اما متا سفانه پشت پایش سوخته بود، و به انداره گردی سنگ

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

Trending Articles