دستمال گرد گیری در دستم بود و داشتم طبقات کتابخانه را تمیز می کردم ،. در کتابخانه به دنبال هیچ چی بودم ، کتاب بابا لنگ دراز توجه منو جلب کرد ، به یاد آن روز های زیبا افتادم، که برای بچه ها کتاب تهیه می کردم و برایشان ، می خواندم . واز کتاب خواندن در کنار انها لذت می بردم زمان کودکی ما کتاب داستان مخصوص کودکان نبود .!! با خود می گفتم آدم بزرگها برای بچه ها کتاب نوشته اند . باید بدانم چطوری نوشته اند .
↧