برای مدت کوتاهی ( ۴ سال ) عازم شیراز شدیم ، وزندگی در شهر شیراز را آعاز کردیم ،. یک پیکان داشتیم ، یک روز ، پیکان در زیر یک درخت پارک بود ، زنگ واحد را زدند که خانم بیا ماشین را جا به جا کن می خواهیم درخت را هرس کنیم ، من هم سویچ ماشین را برداشتم و به محوطه رفتم ، با کلی شرمندگی گفتم آقا زحمتی دارم خودتان ماشین را جا به جا کنید ، کار انجام شد ومن ناراحت شدم که چرا خودم این کار را نکردم، با اینکه کما بیش رانندگی می دانستم اما هرگز به خودم اجازه ندادم که حتی
↧