Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

تشخیص ( پائولو کوئلیو)

$
0
0
مردی زیر رگبار در روستای کوچکی می رفت .که دید خانه ای در آتش می سوزد . وقتی به آن نزدیک شد ، مردی را دید که در محاصره شعله ها، در وسط اتاق نشیمن نشسته بود . رهگذر فریاد زد : هی ، خانه ات آتش گرفته ! مرد پاسخ داد : می دانم . خوب ، پس چرا نمی آیی بیرون؟ مرد ، پاسخ داد: چون باران می اید . مادرم همیشه می کفت اگر در باران بیرون بروم ، ممکن است سرما بخورم . نظر زائوچی ( zao chi) در باره این حکایت چنین است : انسانی خردمند است که وقتی می بیند مجبور است موقعیتی را

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>