Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

هر کسی کار خودش

$
0
0
روزی بود، روزگاری، الحق بازی های زمستانی برای خودش زیبا و دلنشین و آموزنده بود . دور هم می نشستیم و یک دایره تشکیل می دادیم ، شیر و خط می انداختیم و یک نفر اوستا می شد ، اوستا دستش را به صورت حلقه ( دایره وار ) می چرخاند و این شعر را می خواند . هر کسی کار خودش بار خودش آتیش به انبار خودش ، اول آرام ، می خواند بعد تند و سریع ، بازیکان هم هر کدام کاری می کردند ، یکی کتاب می خواند ، یکی خیاطی می کرد ، یکی کفش واکس می زد ، یکی مرتب سرش را شونه می کرد ، و الا

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1788

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>