اطاق بی بی خیلی طاقچه داشت
اطاق های گاه گلی چه صفایی داشتند با تیر های چوبی روی سقف
شب وقتی می خوابیدیم در نور مهتاب به تیر های چوبی نگاه می کردیم تا خوابمان می برد
مهمتر ین طاقچه در قسمتی از اطاق بود که دید بیشتری داشت
طاقچه مهم رویش یک آینه بود و یک قران و یک چراغ لام پا(چراغ گرد سوز) مهمترین وسایل اطاق این سه قلم بود
طاقچه کاه گلی با یک طاقچه پوش دو رنگ مزین شده بود طاقچه پوش تقریبا نیم متر از کر باس آبی بود و ده سانتیمتر هم پارچه قرمز و با ریشه های زرد رنگ
همه طاقچه پوش ها یک اندازه بود خیلی زیبا هنوز دستم به طاقچه نمی رسید ولی پاهایم را بلند می کردم و به طاقچه پوش دست می کشیدم و لذت می بردم
طاقچه های دیگر هم هر کدام برای یک نوع وسایل خاص بود. جایگاه می جری روی طاقچه بود ( میجری جعبه مکعب مستطیل شکل زیبا بود با دربی محکم) می جری ها اسرار امیز بود ند بشقاب های گل سرخی صاف و تو گود و قاشق های برجی و استکان و نعلبکی و ظرف شیرینی خوری و
کاسه های ماست خوری و غیره داخل این جعبه اسرار امیز بود روی هر طاقچه برای خودش اسراری داشت
بی بی یک می جری مخصوص وسایل شخصی خودش داشت که داخل ش کتاب بود و عکس هایی که دوست داشت و خاطرات دوران خوشحالیش
این می جری های روی طاقچه گاهی از داخلش سر شیر می اومد بیرون و گاهی شکر پنیر و گاهی هم نون شیر مال دست پخت بی بی همه چیز توی می جری بود (جعبه اسرار ها)
چقدر زیبا بود اطاق های کاه گلی پر از طاقچه با طاقچه پوش کبود رنگ و می جری های اسرار امیزش و ادم های مهربونش
در هر فصلی لیوان های پر از گلهای صحرایی روی این طاقچه ها قرار می گرفت و عطر و بویش تمام فضای اطاق را پر می کرد گل محمدی سر امد همه گلها بود .
دیگه اون اطاق وصاحباش نیستند فقط تلی از خاک ازش مونده که بوی مهربونی میده
طاقچه کاه گلی می جری های اسرار امیز اطاق بی بی