Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1907

داستان یک طوطی قسمت دوم

$
0
0
طوطی را بدست کسی سپردم که تعداد بی شماری طوطی داشت و باغ کوچکی از آن طوطی بود که به راحتی پرواز می کرد. خوشحال بودم که او را از قفس نجات داده ام ، القصه . الغصه بعد از بیست سال روزی با همسایه رو بروی مشغول صحبت بودیم و از خوبیها صحبت می کردیم . از بچه ها گفتیم و از گذشته و از زمان حال آنها بعد ایشان اینچنین تعریف کرد ، (پدر خانواده) گفت .وقتی دخترم روزهای آخر دبیرستان بود ، یک روز که از مدرسه آمد خونه دید طوطی اش نیست ، و خانه را ترک کرده .

Viewing all articles
Browse latest Browse all 1907

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>