کرسی
وقتی کلمه کرسی را می بینم ، گرمای ان را حس میکنم ، در شبهای یلدا در هر سال کرسی های مدرن و زیبا رادر صفحه تی وی می بینیم ، اما آن کرسی فقط دکور است و نقش مثبتی ندارد ، گرم نیست سرد سرد است کسی در اطراف...
View Articleکرسی قسمت دوم
کرسی حرمت داشت ، وسایل مربوط به کرسی ، اول خود کرسی که به شکل یک مربع با چهار پایه و اندازه قد کرسی هم طوری بود که بزرگتر خانه می نشست از شانه به بالای نفر روبرو را می دید ، لحاف کرسی که بسیار بزرگ بود...
View Articleکرسی قسمت سوم
وقتی زمستان می شود کرسی با آن تشریفات زیبا در جلو چشمانم مجسم می شود ، با اینکه نگهداری و آماده کردن وسایل کرسی خیلی سخت بود ولی خیلی افراد خانواده را به یکدیگر نزدیک می کرد مخصوصا زمانی که پاهای مادر...
View Articleهوای شهرم
پنجره خانه ام بسته به آرامی پرده را کنار زدم ، خبری از زمستان نیست ، نه بارانی ، نه برفی ، نه بادی ، هوای شهرم آلوده ، کسی ما را نمی بیند از یاد رفته ایم !! آسمان را چگونه نقاشی کنم ؟؟؟؟؟؟
View ArticleArticle 1
مادرم میگفت : باید پاهامون را به اندازه کلیم خودمون دراز کنیم ، اما دیگه نمیشه پاهامون را دراز کنیم ،!!!!!!
View Articleبرف با خود نعمت می آورد
پرده را کنار زدم دیدم آسمان ابری است ، با خود گفتم آیا این ابر است یا آلودکی هوا ، دو هفته است که آلودگی هوا شدت گرفته و تنها راه نجات باریدن باران و برف و وزش باد است. نمی توانیم کوچه برویم ، با خود...
View Articleعید نزدیک می شود
سال نو دارد از راه می رسد ، باید کم کم خانه تکانی را شروع کنیم . سالهای خیلی دور ، وقتی اواخر اسفند می شد بند های لباس روی تمام پشت بام ها مملو از ملافه بود و با باد های تند و سریع بهاری در حرکت بود ....
View Articleاحترام کنیم ، تا احترام ببینیم
اول به خودمان احترام بگذاریم ، تا دیگران یاد بگیرند احترام کردن را خط اول زندگی خود قرار دهیم
View Articleوقتی که دیگر آنها نیستند
زمانی که پدر و مادر مان در قید هستند ، هنه چیز معنی دارد .دارم می روم خونه مادر ! دارم میروم خونه ای که بزرگ شدم ، محله خودمون ، همسایه های قدیمی مغازه ممد آقا ( محمد آقا) اما یواش یواش وقتی آنها رفتند...
View Articleنشانهء لطف های خدا
(نشانهء های لطف های خدا را در دنیا ) نمی بینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و در روی زمین نهرها ( و جویها ) روان ساخت آنگاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز ( از سبزی وخرمی ) رو به خزان...
View Articleکلاف سر درگم
مامانم همیشه از این ضرب المثل کلاف سر در گم استفاده می کرد . روز های پر کاری داشت . من امروز کلی کلاف سردر گم را سرش را بیرون آوردم و الان کلی گلوله نخ بافتنی دارم ، حالا می بافم ، یکی از رو یکی از زیر
View Articleیک سبد لبخند
یک سبد لبخند به اندازه ستاره های آسمان ، تعارف کردم به همه روزمان را با لبخندی گرم شروع می کنیم
View Articleوظیفه ما در مقابل کمبود گاز چیست
خیلی فکر کردم که وظیفه ام ، در این سرمای زمستان و کمبود گاز در برخی از شهرها چیست . گفتم غذاهایی درست می کنم که انرژی کمتری ( گاز ) بخواهد ، از زود پز استفاده می کنم که زمان پخت را کاهش بدهم ، لباس...
View Articleوقتی چراغ عابر پیاده نداشتیم
آن سالهای خیلی دور که تعداد ماشین هایی که از خیابانها عبور می کردند اندک شمار بود . مدارس خیلی بزرگ بود و هر مدرسه ای تعداد بی شماری دانش آموز داشت به عبارتی مدرسه ، مدرسه بود ، وقتی زنگ پایان مدرسه...
View Articleروز ها می گذرنند
روز ها مثل برق و باد می گذرند . نمی دانم چرا با عجله !!!!؟ به کجا می خواهند بروند . هر روز یک تولد است . امروز تولدت مبارک باشد ،
View Articleعروس پشت پرده
به خاطر آلودگی هوا عروس پشت پرده شدیم ، از اتاق نمی تونیم بیرون بیاییم ، عروس خانم سه روز بعد از ازدواج از اتاق بیرون می آمد ، چند روز باید پشت پرده باشیم ؟ هوای آلوده
View Article