Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live

روز معلم ۱۲ اردیبهشت مبارک باشه

آن روزها ی خیلی دور روزهای خاص نداشتیم ، برای ما هر روز، روز معلم بود ، و معلم همه چیز ما بود ، واگر از دانش آموزی سوال می شد می خواهی چه کاره شوید، اکثریت معلمی را انتخاب می کردند معلم عشق دانش آموز...

View Article


چند ببتی از سعدی

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم ، سعدیا گرچه سخندان و مصلح گویی به عمل کار بر آید به سخندانی نیست نخواهی که ضایع شود روز گار به ناکار دیده مفرمای کار ، واما مادرم این...

View Article


گفتگوی دو دوست قدیمی

در جتگلی دو دوست بعد از مدتها با هم رو برو شدند بعد از سلام اولی گفت : دوستم چه رژیمی گرفتنی آنقدر لاغر شدی دومی ، گفت دندان هایم را کشیدم اولی ، چرا دومی ، چون پول نداشتم!!!! جراحی معده کنم . اولی،...

View Article

دیروز ما ؟

امروز قصه دیروز را بگویم دیروز ما چگونه بود ؟ خوب به یاد دارم که یک مرکز خرید مهم داشتیم در خیابان مخبرالدوله ( سعدی تهران ) کوچه مهران و برلن ، که مامان از خونه سوار اتوبوس می شد و خودش را به این محل...

View Article

پرنده ای زیبا

درب بالکن اتاق خواب را باز کرده بودم که هوا جابه جا شود ، ناگهان پرنده ای زیبا پرواز کنان وارد اتاق شد و روی سقف کمد نشست ، اولین کاری که به ذهنم رسید این بود که درب ورودی اتاق خواب را ببتدم و به پرواز...

View Article


امروز ما

واما امروز ما ، شهر ما دارای مراکز خرید بی شماری است ، و زیبایی خاصی برای هر منطقه دارد ، و مردم گروه ،گروه به داخل فروشگاه ها می روند و برای آنها دیدن اجناس یک تفریح است و گاهی می شنوم هنگا م بیر ون...

View Article

وقتی گلدانم را آب می دهم زندگی را می بینم

زندگی به این است که ورزش کنی ، کتاب به خوانی عاشق کتاب شوی محبت کنی ، مهمانی بروی لبخند بزنی مسافرت بروی تا هستی ، زندگی کن ، زندگی یک بازی است که برنده و بازنده ندارد ، زندگی ،

View Article

Article 2

خدا بزرگ تر از آنست که وصف شود د و نیست خدایی چزئ او ، الله اکبر ، الله اکبر

View Article


قهر

معلم به دانش آموزان خود گفت : در مقابل کلمه آشتی چه کلمه ای است ، داتش آموزان بهم نگاه کردند و گفتند قهر ، اما بهم لبخند زدند. معلم گفت : هر روز کلمه اشتی را چندین بار بنویسید و با صدای بلند بخوانید ....

View Article


آب مروارید

وارد مطب دکتر چشم پزشک شدم ، دیدم اکثر افردا عینک های سیاه بر چشم خود دارند تعجب کردم چرا ؟ در محیط سر پوشیده عینک افتابی ، معنایی ندارد . به یاد رمان کوری افتادم ، گفتنم نکند بیماری چشم آنها وا گیر...

View Article

کتابی به اسم خانه داری

این روزها همه جا صحبت از کتاب و کتاب خوانی است ، مرابه یاد کتاب درسی به نام "خانه داری "انداخت . کلاس هشتم دبیرستان بودم که درسی به نام خانه داری داشتیم ، اسم معلم این درس ما خانم روزبه بود ، این کتاب...

View Article

دست زدن ( کف زدن )

زندگی آن چیزی نیست که هر روز برای ما دست بزنند . فقط یک مرتبه برای ما دست زدن . . اگه گفتی چه وقتی ؟ شب عروسی ، میگن به افتخار عروسی داماد یک دست مرتب ( کف مرتب) بزتید ، .

View Article

امروز

افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است ،

View Article


ویترین گل فروشی

او باخود می گفت : برایش یک شاخه گل رز میخرم. وای ......گران شده ..... شاخه ای.......‌.؟ دیگر نمی توانم بخرم ، به او کفتم برایش یک گل رز نقاشی کن . او لبخند زد بعد رفت .

View Article

ساک ها حرکت می کنند ،

وقتی که پدر و مادر رفتند بچه ها ساک های خودشان را به دست می گیرند و هر کدام به یک سمت می روند ، دیگه سفره دوازده متری مادرم پهن نمیشه ، !

View Article


مهم ترین محور

محوری که همیشه به دور خود می گردد . خانواده است ، مراقب آن محور باشیم

View Article

شهر در سکوت

چرا صدای بستنی فروش نمی اید ؟

View Article


چرا کار مزد

وارد بانک شدم ، دارای چندین گیشه بود . که فقط دو تا از گیشه ها کارمند داست و بقیه گیشه ها کار نمی کرد ، با خود گفتم از زمانی که با کارت پول، کار های بانکی خود را انجام می دهیم ، تعداد کارمند های بانک...

View Article

روز شمار و ساعت شمار ؟ تقویم ، ساعت

دوچیز در زندگی برایم خیلی اهمیت دارد . یکی تقویم و آن دیگری ساعت ،به خصوص ساعت مچی ، اما امروز تعجب کردم که سه شنبه ، چهارمین روز هفته است ، !!!

View Article

داستان های کلاسیک

به کتاب فروشی کودکان رفتم ، نگاه به کتابها به من ارامش می داد ، تصمیم گرفتم بر ای خودم کتاب کودکانه بخرم کتابی به اسم سفر به مرکز زمین ، اثر ژول ورن ، داستانهای کلاسیک ، دوست داشتم من هم با نویسنده...

View Article
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live