Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live

رنگ عوض نکرده بود

امروز برف را دیدم رنگ عوض نکرده بود سفید بود .

View Article


قطر( ارتفاع) برف شهرمان

آسیابان مهربان شهرمان آرد را الک کرده و باد آرد را روی ماشین ها پاشیده نم نم برف صدای برف پارو کن ها را در قلبم می شنوم برفی برف

View Article


Article 1

خوشحالم مبارک باشه ، تبریک ، تبریک ، تبریک

View Article

دوستی ورزشکار

دوستی را صبح دیدم از ورزش می آمد . بعد از سلام و احوالپرسی او گفت : اگر آدم یک گوشه ای بنشیند و تکان نخورد ، دورش تارعنکبوت می بندد.

View Article

16 بهمن

نمی دونم چطوری روزها به سرعت می گذره . به پایان سال نزدیک می شویم ، باید بیشتر به خونه توجه کنم ، باید تا قبل از ماه رمضان همه جا مرتب بشه ، امسال دوتا ماه رمضان داشتیم، اول سال ۱۴۰۲ و اخر سال ۱۴۰۲ ،...

View Article


امید کلید رسیدن به آرزو هاست .

آن وقتها می گفتیم آرزو بر جوانان عیب نیست ، اما حالا به خودم می گویم ، از آرزو های دور و دراز پرهیز کن !!! امید

View Article

بدون تاخیر

بنظرم کسی که بدون تاخیر می رود سرکار ، نمی تواند کسی غیر از معلم باشد ، معلم ها و مدیران عزیز درود بر شما سحر خیزان باشد ،

View Article

گلدانهای اتاقم

به گلدان های سبز و زیبای اتاقم نگاه می گردم خیلی خوشحال که انها سالم هستند ، هیچ برگ زردی نداشتند ، سالم و با نشاط و خوشحال در کنار هم هستند ،. جمعه روز آب دادن به گلدان های عزیزم است ، البته بعضی از...

View Article


شلوار های مرتب و اتو کشیده

تمام مردان سرزمین من شلوار های مرتب و اتو کشیده می پوشیدند ( در هر شغلی که بودند ) قصه ای در دلم به وجود آمده که نمی دانم چگونه بنویسم !!!!! ایستگاه اتوبوس دختر و پسر جوانی بر روی نیمکت ایستگاه اتوبوس...

View Article


مد ، پاره ، پاره

یکی از فقر لباس پاره می پوشد .، و یکی هم از جهل لباس پاره می پوشد !!!!!!!.

View Article

از من گفتن

اگر خواستید به عزیزی طلا کادو بدهد ! یک ذربین هم به همراهش بدهید . از من گفتن بود !!!

View Article

به پایان سال نزدیک می شویم

روز شمار تاریخ در این چندین روز باقی مانده از سال ۱۴۰۲ یک کتابم را باید تمام کنم ، شازده کوچولو بهترین کتاب برای من است واین جمله برام جالب است هر کس مسئول کار خودش است کتابی که اکنون مشغول مطالعه ان...

View Article

آرامش در سکوت

بزرگترین لطفی که می تونم به خودم بکنم سکوت است

View Article


قصه های پنجره ها

پنجره ها ،قصه های زیادی دارند. قصه امروز پنجره ما پرده را را کنار زده و به آرامی درب پنجره را باز کردم لطافت باران را روی صورتم حس کردم خیابان روشن و تمیز روشنایی خیابان توجهم را جلب کرد . چراغهای...

View Article

شازده کو چولو

اولین چیزی که گذاشتم داخل کیفم دستی خود ، کتاب شازده کوچولو ست ، گفتم ببرمش بیرون ، چند ساعتی با هم باشیم ، اول می برمش پارک با هم پیاده روی می کنیم ، و بعد ....‌‌‌‌‌‌....‌بقیه برنامه های امروز ، وقتی...

View Article


ضرب المثلی

گذر پوست به دباغ خانه می افتد .

View Article

شازده کوچولو ، قسمت۲

هیچ فکر نمی کردم که شازده کوچولو هم قسمت دوم داشته باشد ، چه کنم حالا می نویسم و به قولی که به خودم داده بودم ، وفادار باشم ،. پارک ، به خاطر دو روز باران که در تهران باریده بود داری هوای سالم بود و...

View Article


مسافران

خداوند حافظ تمام مسافران باشد . خیلی دوست داشتم ساک سفری در دستم بود و من جزء مسافران باشم ، امروز ۲۹ روز مانده به عید نوروز . سفر ، مسافر ،

View Article

آسانسور

شخصی از م پرسید تو آنسانسور گیر کردی؟ بهش گفتم من گیر نکردم! آسانسور گیر کرد!!!! او خندید و پشیمان شد از حرفش.

View Article

خونه مادرم

وقتی صبح زود بیدار شدم تو خونه ام بوی غذای خوشمزه خونه مادرم بخش شده بود . آخه از دیشب فسنجون گذاشته بودم ، آلان اماده است ، او می گفت غدای هول هولکی خوب نیست غذا باید جا بیفته ، مادر جان غذاتون را زود...

View Article
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>