کلید فلزی
چه خوبه کلید های خونمون کاغذی نیست ؟ وگرنه الان چی شده بود . انقدر اونو شسته بودیم .
View Articleبزرگی فرمودند:
دنیا کوچک تر و حقیر تر و ناچیز تر از آن است ، که در آن از کینه ها پیروی شود .
View Articleاتاق مهمون
قنشنگ نرین اتاقها برای مهمون بود با صفا مرتب اماده مهمون بود . هر روز صبح مامان به اتاق مهمون خونه سر می زد تاانجا رامرتب کند .درب پنجره اتاقها را باز می کرد که هوای اتاق عوض بشه زمستون و تابستون نداشت...
View Articleصندلی خالی
کلید در دست زنگ درب خانه ات را زدم کسی در راباز نکرد با کلید درب را باز کردم ، به درختان و کبوترانت سلام کردم . وارد اناقت شدم صندلی ات خالی بود فقط عکسی که بچه هایت را بغل کرده بودی روی دیواراتاقت بود...
View Articleپاییز ساک و بسته و توی راهه
به درخت نگاه کردم قسمتی از برگهایش پاییزی شده بود اما چند گل زیبا در پایین درخت نزدیک به زمین باز شده بود اونجا بهار بود .
View Articleماه مهر از ما دلخور نباش
کرونا روی همه چیز تاثیر گذاشته ، باز گشایی مدارس ۱۵ شهریور ،.؟؟!!!!!! در فکر این هستم مهر که مهربون بود و همیشه با آغوش باز پذیرای مهمون های خودش بود ، حالا ناراحت نشه؟ و دچار بیماری افسردگی بشه ؟ برای...
View Articleخواب تابستانی
مادر ، :خدای من چرا این بچه از خواب بیدار نمیشه؟ مادر به ارامی صدا میزنه پسرم بیدار شو مدرسه ات دیر میشه ، . پسرک: مامان جان توی این تابستون چرا نمیزاری بخوابم ،.! حالا کو مهر، بلند نمیشم دلم میخواد...
View Articleیک اشتباه
دیر وقت بود تلفنم زنگ زد ، تا جواب دادم قطع شد. خودم شماره گرفتم ، او گفت ببخشید اشتباه دستم خورد ، ان اشتباه مرا خیلی خوشحال کرد . وقتی صدایت را شنیدم . اشتباه خوب
View Articleخانه مادرم
به خانه مادرم رفتم با بغض وارد حیاط شدم ، چیزی ندیدم که نشانی از او در خانه باشد همه جا خالی بود کبوترانش منتظر دانه بودن . به اتاقش رفتم گلدانش از من طلب اب کردو ، ساعت روی دیوار خوابیده بود ، به حیاط...
View Article31 شهریور 98
روزی که هرگز فراموش نخواهم کرد خاطره ای تلخ دلهره ترس تنهایی با خود می گفتم باید قوی باشی فکر میکردم یک روزه تمام میشه اما ان روز شروع شده بود و سالها ادامه داشت
View Article