Quantcast
Channel: سفره دوازده متری مادرم
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live

Article 0

این جمله امروز منو به فکر فرو برده . !! به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است .

View Article


کلید فلزی

چه خوبه کلید های خونمون کاغذی نیست ؟ وگرنه الان چی شده بود ‌ . انقدر اونو شسته بودیم .

View Article


قاصدک گفت :

زندگی بازیه که ،هیچ برنده ای نداره ،.

View Article

بزرگی فرمودند:

دنیا کوچک تر و حقیر تر و ناچیز تر از آن است ، که در آن از کینه ها پیروی شود .

View Article

اتاق مهمون

قنشنگ نرین اتاقها برای مهمون بود با صفا مرتب اماده مهمون بود . هر روز صبح مامان به اتاق مهمون خونه سر می زد تاانجا رامرتب کند .درب پنجره اتاقها را باز می کرد که هوای اتاق عوض بشه زمستون و تابستون نداشت...

View Article


صندلی خالی

کلید در دست زنگ درب خانه ات را زدم کسی در راباز نکرد با کلید درب را باز کردم ، به درختان و کبوترانت سلام کردم . وارد اناقت شدم صندلی ات خالی بود فقط عکسی که بچه هایت را بغل کرده بودی روی دیواراتاقت بود...

View Article

Article 0

بنشینیم و بیندیشیم .

View Article

Article 0

حرمت صاحبخانه را نگه داریم ، به سفر نرویم .

View Article


پاییز ساک و بسته و توی راهه

به درخت نگاه کردم قسمتی از برگهایش پاییزی شده بود اما چند گل زیبا در پایین درخت نزدیک به زمین باز شده بود اونجا بهار بود .

View Article


ماه مهر از ما دلخور نباش

کرونا روی همه چیز تاثیر گذاشته ، باز گشایی مدارس ۱۵ شهریور ،.؟؟!!!!!! در فکر این هستم مهر که مهربون بود و همیشه با آغوش باز پذیرای مهمون های خودش بود ، حالا ناراحت نشه؟ و دچار بیماری افسردگی بشه ؟ برای...

View Article

خواب تابستانی

مادر ، :خدای من چرا این بچه از خواب بیدار نمیشه؟ مادر به ارامی صدا میزنه پسرم بیدار شو مدرسه ات دیر میشه ، . پسرک: مامان جان توی این تابستون چرا نمیزاری بخوابم ،.! حالا کو مهر، بلند نمیشم دلم میخواد...

View Article

Article 0

روزی مرداب به رود گفت چقدر زلالی رود گفت گذشتم .

View Article

Article 1

وقتی شاد و خوشحال هستیم باید بدونیم کسی برای ما دعا

View Article


کجاست قاصدک

هرچه گشتم قاصدکی پیدا نکردم که پیامم را بفرستم کجایی قاصدک زیبا

View Article

یک اشتباه

دیر وقت بود تلفنم زنگ زد ، تا جواب دادم قطع شد. خودم شماره گرفتم ، او گفت ببخشید اشتباه دستم خورد ، ان اشتباه مرا خیلی خوشحال کرد . وقتی صدایت را شنیدم . اشتباه خوب

View Article


خانه مادرم

به خانه مادرم رفتم با بغض وارد حیاط شدم ، چیزی ندیدم که نشانی از او در خانه باشد همه جا خالی بود کبوترانش منتظر دانه بودن . به اتاقش رفتم گلدانش از من طلب اب کردو ، ساعت روی دیوار خوابیده بود ، به حیاط...

View Article

هر خانه ،یک سیلو داشت

View Article


اخرین پنجشنبه شهریور کرونایی

بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله کار خویش گیرم

View Article

Article 9

حرمت صاحبخانه را نگه داریم ، به سفر نرویم .

View Article

31 شهریور 98

روزی که هرگز فراموش نخواهم کرد خاطره ای تلخ دلهره ترس تنهایی با خود می گفتم باید قوی باشی فکر میکردم یک روزه تمام میشه اما ان روز شروع شده بود و سالها ادامه داشت

View Article
Browsing all 1788 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>