خاطرات شیرین
خاطرات را در کجا نگهداری کنیم ، ؟ در بقچه های داخل کمد ، در انباری خانه ؟ در جا کفشی ؟ خاطرات شیرین و دوست داشتنی را در صندوچه قلبم نهاده ام که هیچ کس جزء خودم به آن دست رسی ندارد . هر رو ز صبح با صدای...
View Articleهمگی در یک جمعه شاد ، دور هم بودیم
وقتی جمعه می شد خو نه آجر بهمنی قرمز حال و هوای دیگه ای پیدا می کرد . پراز صدا و هیاهو می شد . یکی می گفت"دفتر مشق منو خط کشی کن ، دو خط کنار هم با مداد قرمز سوسمار نشان ، بکش یکی یک ورقه به اندازه A4...
View Articleامروز تعطیله
مامان با آن صدای رسایش گفت : بلند شدید ساعت از ۶ گذشته ، یک خمیازه ای کشیدم و گفتم مامان امروز تعطبله . او گفت اگر هر روز تعطیل باشه پس همه خوابند ، مامان گفت : من تعطیل معطیل سرم نمیشه ، بلند شید...
View Articleیکشنبه ۲۳ بهمن تهران برف داریم
پرده را کنار بزنیم داره برف میاید ، آروم و بی صدا برف می بارد
View Articleامروز شهر ما خیلی قشنگه پر از نور ۲۴ بهمن ۱۴۰۱
شهرمان روشن ، آفتاب روی برف شهر سفید برج میلاد نمایان ، روی دیوار همسایه جای پای گربه روی برف ، درختان شبیه بهار غنچه های سفید ( برف یخ زده ) ماشین ها حرکتی ملایم که مباد ا رهگذری آسیب ببیند ، حیف که...
View Articleداستان دستفروشان در روز برفی
آن روز برفی دستفرشی که سالها بود چتر هایش به فروش نرفته بود ، در بساطی که کنار پیاده رو زیر سقف بالکن مغازه ای گسترده بود چترهایش را به نمایش گذاشته بود ، او آن روز برفی تمامی چتر هایش به فروش رفت و...
View Articleنیمه های بهمن ماه
امروز وقتی دیدم برفها دارند آب می شوند به یاد مادرم افتادم ، بعد از ان زمستان های سخت و پر از مشقت وقتی به نیمه بهمن می رسیدیم ، او می گفت : بچه ها دیگه برف روی زمین نمی مونه ، چون زمین نفس کشیده ، نمی...
View Articleبه پنج شنبه رسیدیم
به آخر هفته رسیدیم روز را با توکل به خداوند متعال شروع می کنیم دستانمان را بر سر زانوی خود می گذاریم و می گویم خدایا توکل برتو مهربان ترین مهربانان همه جا دوش بدوشند مکافات و عمل روز خوبی داشته باشیم
View Articleچه شنبه زیبایی ، روز مبعث
امروز شنبه مبعث حضرت محمد صلی الله است ، عید بر شما مبارک باشد. روز شادی و شاد مانی است ، او امروز به ما شادی ، محبت ، دوستی ، امانت داری ، گذشت ایثار و فداکاری ، ووووووووووو آموخت مهربانی را سر لوله...
View Articleباغچه کوچک خانه ام
باغچه ام لخت لخت است در این سرمای زمستان . باغچه ام چند روز برف را لحاف خود کرد . اما برف هم آب شد و کم کم یخ بست . اوسرما خورده ؟ باغچه ام منتظر بهار است که سبزه ها به او زندگی دوباره بدهند ، باغچه من
View Articleبه این جمله فکر کنید
صد بار گفتم آب از سر چشمه،گل است باورتون بشه ، باید سر چشمه صاف باشه ، فکر کنیم
View Articleگفتگوی سیر وپیاز در پلت میوه فروشی
یک روزی سیر به پیاز گفت: توچقدر بد بویی . پیاز سکوت کرد ،. برای خرید رفته بودم به میدان قزل ، دیدم صفی از داخل غرفه تره بار به بیرون کشیده شده است ، گفتم صف برای جیست ؟ پیازی رقص کنان رو به من کرد و...
View Articleدور بین عکاسی
به یاد آن روزهایی که دوربین عکاسی خیلی کم بود، .می نویسم آلبوم عکس را ورق می زدم ، نگاهی به عکسها کردم همه بسیار عالی و زیبا ست . دوربین فقط یک حلقه فیلم ۲۴ عددی داشت و باید عکس با دقت گرفته می شد ، در...
View ArticleArticle 1
وقتی همسرم را با نام فامیش صدا زدم ، عزیزی گفت همسرت را با نام فامیلش صدا می زنی ، با خود گفتم : من با این کار دو فرزندم را هم صدا می زنم ، شاید آنها صدای قلب مرا بشنوند .؟
View Articleوقتی فرزندی بدنیا می آید
اولین سوال ، بچه سالمه ؟ وبعد شکر خداوند یکتا را می کنیم که فرزندی سالم به ما هدیه داده است . با بدنیا آمدن نوزاد ، تبریک های اول را به مادر و پدر فرزند می گویم و آرزوی سلامتی برای هر دو آنها که بتواند...
View ArticleArticle 1
شیرجه های نرفته گاهی گوفتگی های عجیب به جا می گذارد ، آلبرکامو ، در کتاب سقوط
View Article