تلفن
هر گوشه ای از اتاق را نگاه می کنی یک گوشی می بینی از وقتی تلفن آمد تنهایی ها زیاد شد چون دیدارها را به عقب می اندازیم وبه یک تلفن کردن سال به سال اکتفا می کنیم اما شنیدن کی بود مانند دیدن یادم به...
View Articleسرباز سی سال خدمت
جلوی تلویزیون نشسته بودیم وبه اخبار ساعت دو بعداز ظهر نگاه می کردیم از فتح خرمشهر می گفت و تصاویر ی از زمان پیروزی خرم شهر نشان می داد .هر دو در سکوت بودیم و هیچ نظری نمی دادیم سرود های ان روز را گوش...
View Articleلب پرتگاه
امروز به دیدنش رفتم او گفت چرا تو اومدی اینجا به او گفتم تو اومدی من هم اومدم او خندید .دستش را گرفتم به چشمانش نگاه می کردم مهربونی همیشگی در صورتش بود دردش را پنهان می کرد و لب خند می زد .دیدم همگی...
View Articleچقدر من ثروتمند هستم
می خواستم از دیروز بگویم اما دیروز تمام شد و رفت از آینده هم که بی خبر هستیم . از همین الان می گویم و ثروت های بی کرانی که خداوند به من داده است .تصویر خودم را روی صفحه مانیتور می بینم با خود گفتم...
View Articleقطار می رود
قطار می رود و من را با خود می برد . به عقب نگاه می کنم می بینم شصت واگن را پشت سر گذاشته ام هر چه سعی کردم که به واگن سال قبل بروم فرشته نگهبانم مانع من شد . فرشته ای با بالهای سفید به واگن نم بر گشتم...
View Articleنامه ای برای مادرم عزیزترینم سلام
نمی دانم از کجا شروع کنم . از چه چیزی برایت بگویم از خاطرات خوشی که در گذشته با هم داشتم از صبوریت از تحملت نمی دانم راستش را بخواهی خیلی حرفها دارم برایت بنویسم از ایام رمضان که چقدر سفره افطاری...
View Articleمن ودختر عمو
با هم از مدرسه می آمدیم وقتی به کنار شیرینی فروشی رسیدیم تصمیم گرفتیم با پس انداز یک هفته ای خودمون نان خامه ای بخریم به داخل مغازه رفتیم و دوتا نان خامه ای بزرگ انتخاب کردیم و پولهای داخل جیبمون را...
View Articleروز شمار تاریخ
امروز شس ماه می گذر د ..............(92/11/2-----93/5/2)صبور باشیم مااندر خم یک کوچه ایم
View Articleاو و جوراب هایش
وقتی او قرار بود به خونه ما بیاید . مامان همه جارا تمیز می کرد حتی حیاط آب پاشی شده بود و گلدان های سر حوض شاداب و سر حال شده بودن گلدانها هم متوجه شده بودن که چه کسی دارد میاید و ماچرا لباس های نو...
View Articleلبخند بزن
با خود گفتم چرا باید گریه کنیم . چرا امروز بغض کرده ام چزا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به چبز هایی که داریم لبخند بزنیم .خانواده ای که در کنار ماست . فرزندانمان سلامتی خود دیدار خواهران و برادرنمان باید...
View Articleمن مسئول گل خو د هستم
نمی دانم چرا مردا د ماه به سرعت رو به پایان است برایم باعث تعجب است چرا؟ امروز بیست چهارم مرداد است تابستان هم به پایان ش نزدیک است و خورشید کم کم از گرمایش کم می شود باید به سراغ پاییز برویم اینکه...
View Articleدرخت افاقیا با گلهای سفید
دارم از اقاقیایی می نویسم که سالها جلو در ب حیاطمان بود .امروز برای دیدن مادر رهسپار منزلش شدم خیلی با عجله خودم را به آنجا رساندم مادرم روی تخت خوابیده بود و چشم به در دوخته بود که چه کسی وارد اتاق...
View Articleزنبیل
مامان داری کجا میری ؟این سوال داره؟ مگه نمی بینی زنبیل توی دستمه .دیروز خرید رفته بودی ؟برو یخچال رو نگاه کن ببین چیزی توش می بینی . به کار من کار نداشته باش فقط چشمت به بچه هم باشه تا من برگردم .مادر...
View Articleالان مهمون میاید
مادر وقتی لقمه نانی روی سفره به حالت ایستاده در می امد . می گفت الان مهمون میاید.بی بی وقتی داشت با کاسه آب پاشی می کرد و آب صدا می داد بی بی می گفت مهمان توی راههزن عمو وقتی توی استکان چایش یک تفاله...
View Articleپدرم این طوری گفت
دخترم سعی کن روی پای خودت بایستی افتادی بدان که در این دنیا هیچ کس خم نمی شود دست ترا بگیرد وبلندت کند . سعی کن خودت پاشوی
View Articleسفره مادرم
امروز در یکی از شبکه های رادیویی در مورد مهمانی رفتن بحث می کردند که چرا رفت و آمد ها کم شده است .هر کس یک عقیده ای داشت و فکر می کرد خودش درست می گوید .خانمی زنگ زد و گفت وقتی می خواهی کسی را ببینی...
View Articleحمام رفتن آخر شهریور آن سالها
همیشه علاقه زیادی به گوش کردن اخبار دارم تنها اخباری که این روز ها سر فصل خبر هاست و به درد خانواده ها می خورد پرداخت یارانه به نورادان و فروش سهارم عدالت ................ و اخبار های همیشگی از جنگ های...
View Articleمهمانی های اخرین روزهای شهریور
لیوان ها پراز گلهای سنبله روی تاقچه اتاق زیبایی خاصی به اتاق کاه گلی ما داده بود . زن عمو ومادرم با صورت های گل انداخته و چارقد های سفید از حمام آمدند و مشغول ناهار خوردن شدند وقتی به دستان آنها نگاه...
View Articleایوان پر رمز و راز
شهریور نفس های اخرش را می کشد گلهای سنبله زیر برگهای پاییزی مخفی شده به زحمت می توانی دسته ای از این گل ها را به خانه بیاوری گلی که رویش برگ آن نشان دهنده آمدن بهار است و شکفتن گل آن نزدیک شدن...
View Article